- قرار گرفتن مدیریت و سرمایه و منافع حاصله در اختیار نیروی كار و تشویق بهره برداری مستقیم از حاصل كار خود.
- پیشگیری از انحصار احتكار تورم و اضرار به غیر.
- توسعه و تحكیم مشاركت و تعاون عمومی بین همه مردم.
تبصره - اهداف مذكور این ماده باید رعایت ضرورتهای حاكم بر برنامه ریزی عمومی اقتصاد كشور در هر یك از مراحل رشد عملی شود.
نكته در خور توجه در این خصوص در مورد نقش والایی است كه قانون اساسی و قانون فوق الاشعار به بخش تعاونی به عنوان یكی از بخش های اصلی اقتصاد كشور قائل شده اند.
اكنون با عنایت به مقدماتی كه ذكر شد و جایگاهی كه تعاونی ها د راقتصاد كشور دارند و بخصوص موقعیت حقوقی و قانونی آنها به بررسی شركت های تعاونی كه از طریق آنها اهداف مذكور قابل تحقق اند می پردازیم:
با توجه به مقررات شركت های تعاونی واهدافی كه قانون برای آنها برشمرده و موقعیت ویژه ای كه در اقتصاد ممكلت دارند و هم چنین با توجه به ماده ٢ قانون بخش تعاونی كه مقرر می دارد:(شركت هایی كه بارعایت مقررات این قانون تشكیل و به ثبت برسند تعاونی شناخته می شوند.) می توان در تعریف شركت تعاونی گفت: (شركت تعاونی شركتی است كه بین اشخاص حقیقی برای فعالیت در امور مربوط به تولید وتوزیع در جهت اهداف مصرح در قانون بخش تعاونی به منظور بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی و اعضا از طریق همكاری و تشریك مساعی آنها با رعایت مقررات قانون مزبور تشكیل می شود).
در این تعریف چند نكته مورد توجه قرار گرفته كه به اختصار به آنها اشاره می شود:
- فقط اشخاص حقیقی می توانند عضو شركت شوند. این مطلب در ماده ٨ قانون بخش تعاون بدان اشاره شده. ماده مذكور می گوید:(عضو در شركت های شخصی است حقیقی).
- شركت تعاونی فقط درامور مربوط به تولید و توزیع می توانند فعالیت كنند كه دراصل ٤٤ (ق.ا.ج.ا) مذكور افتاده است.
- شركت های تعاونی فقط به منظور رسیدن به اهداف خاصی كه در ماده ١ قانون بخش تعاون آمده می توانند تشكیل شده و فعالیت نمایند.
- طرق فعالیت در شركت های تعاونی تولید و توزیع همكاری و تشریك مساعی است و به طریق دیگر نمی توانند فعالیت نمایند.
- رعایت مقررات قانونی قانون بخش تعاون در تشكیل و فعالیت شركت های مذكور الزامی است.